جستجو
-
۲تصویر
تقسیم ارث میان خواهران و برادر، ۱۳۴۵ ق
۱- رباب خانم، حلیمه خانم، و کلثوم خانم، دختران مشهدی اسماعیل آقا در خصوص تقسیم زمین مزروعی موروثی پدری شان، شامل دو قطعه در قریه کجوار مشترک مابین آنها و حاجی مطلب دباغ به مشهدی حسین، پسر مرحوم کربلایی فرج، وکالت داده اند (۲۲ جمادی الاول ۱۳۴۵)؛ ۲- مصالحه دو فقره زمین با حدود مشخص شده در سند که میان وراث مشهدی اسماعیل (چهار دختر و یک پسر) مشترک بوده است: کربلایی حسین (به وکالت از رباب خانم، حلیمه خانم، و کلثوم خانم) و مشهدی محمود سراج (به وکالت از خدیجه خانم) با پسرعموی شان آقا مشهدی محمد صادق (به وکالت از برادرشان آقا محمود) به این قرار مصالحه کرده اند که سهم و حقوق دختران از زمین اولی با...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: احوالپرسی؛ در باب لازمالاحترام بودن حاجی اسماعیل به دلیل دوستی با مخاطب، درباره مسافره طهرانی و دادن تصدیق به وی، اطلاع یافتن از عدم مسافرت همشیره مکرمه، همای خانم، به رضائیه، و غیره.
-
۱تصویر
وکالت نامه به میرزا ابوتراب، ۱۳۴۸ ق
وکالت شرعی عالیه خانم و سکینه خانم، دختران مرحوم حاجی اسمعیل عرب اوف، به آقا میرزا ابوتراب در خصوص گرفتن ارثیه پدری شان از حاجی محمد حسین آقا. همچنین در حاشیه فاطمه سلطان خانم، دختر حاجی ابراهیم عرب اوف، نیز آقا میرزا ابوتراب را برای گرفتن ارثیه پدری اش وکیل کرده است.
-
۱تصویر
نامه درباره مزاحمت، ۱۳۴۶ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: درباره فشار و مزاحمت موسی برادر آقای شریعت گیلانی، نویسنده به اداره عدلیه نیز نامه نوشته است، او و دو همشیره دیگر به زحمت افتادهاند، قرار شده طبق معمول، عدلیه سؤالاتی به آقایان حاجی بحرالعلوم و حاجی قائم مقام الملک بفرستد، که سؤالات غیرمعلومی نیست و حضرت علیا والده مکرمه خاله آنجا حضور دارند میتوانند پرسش کنند و اگر چیزی به نظر آقایان نباشد خاله میتواند یادآوری کند؛ تقاضا کرده سریعا سؤالات را به مهر آقایان مهمور کرده و تا دیر نشده به دست او برسانند، و تقاضا کرده که او را به امین اصلح، که میرزا محمد علی است و یا کس دیگر، سفارش کنند.
-
۱تصویر
نامه به اسمعیل، ۱۳۴۴ ق
نامه خطاب به برادر، اسمعیل، از او خواسته قدر بودن در مشهد را بداند و نوشته مرکز مانند دوزخ و صد بار بدتر است؛ درباره ثقة السلطنه، وزیر داخله، و اخلاق او؛ اینکه مدتی قبل در بهارستان او را دیده و درباره مخاطب با وی صحبت کرده، بسیار از وضعیت خود در مرکز شکایت دارد، اینکه آدمها مانند کودکان به هم تفاخر میکنند؛ اشاره کرده مرتضی خان و والدهاش را برای تسویه برخی کارها به تبریز فرستاده؛ از جامعه و آدمها و تغییراتی که پیدا شده گلهمند و دلخور است و مشهد را بهترین شهر دانسته؛ در انتها خواسته برای او نامه مفصل بنویسد و از اوضاع آنجا اطلاع دهد و کمی هم درباره رئیس الوزرا نوشته است؛ در حاشیه آدرس...
-
۱تصویر
استشهاد نامه عالیه خانم، ۱۳۵۰ ق
استشهاد عالیه خانم از اشخاصی که درخصوص دارایی و متروکات و تعداد وراث پدرش، حاجی اسماعیل آقا عرب، علم و اطلاع کامل دارند، مبنی بر شراکت حاجی اسماعیل با اخوی خود، حاجی محمد حسین عرب، و اینکه پس از فوت حاج اسماعیل تمام دارائیش در دست حاجی محمد حسین عرب است و تمام متروکات به هفت نفر ورثه اش تعلق دارد که عبارتند از: زهرا خانم، تاج خانم، عالیه خانم، سکینه خانم، احمد آقا، علی آقا، و محمد باقر؛ شهادت شهود در حاشیه آمده است.
-
۱تصویر
وکالت نامه وراث میرزا صادق، ۱۳۵۲ ق
وکالت نامه فاطمه سلطان خانم، خواهر میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی، و فرزندان میرزا صادق (رضا و جواد) به حاجی میرزا عبدالعلی آقا مجتهد در خصوص انجام تکالیف دیوانی و سایر امور راجع به سهم مرحوم از کاروانسرای شیخ الاسلام واقع در مراغه
-
۱تصویر
صلح نامه عالیه خانم و سکینه خانم، ۱۳۵۰ ق
حاجی اسمعیل عرب به موجب وصیت نامهاش برای هر یک از دختران خود، عالیه خانم و سکینه خانم، مبلغ یک هزار و پانصد تومان معین کرده و حاجی محمد حسین را وصی و قیم قرار داده بود. به موجب صلح نامه حاضر میان آقای مرآت السلطنه، به وکالت از جانب عالیه خانم و سکینه خانم، و آقای رئیس الوکاله و میرزا سلمان هریسی، از جانب حاجی محمد حسین، باید مبلغ دو هزار و پانصد تومان قران و پنج مثقال نبات از مال احمد آقا و علی آقا، پسران حاجی اسمعیل، در مدت سه ماه هلالی به دختران حاجی اسمعیل پرداخت شود.
-
۳تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسمعیل خان صدوقی، ۱۳۴۳ ق
پاکت از ثقة السلطنه صدوقی با مهر او در پشت، خطاب به: کلات، منزل فرمانده محترم کلات، جناب میرزا اسمعیل خان صدوقی، تاریخ ۲۰ رجب ۴۳ [یا ۴۲] ؛ نامه با تاریخ ۲۰ رجب، با امضای ثقة السلطنه: گلایه از ندادن نامه و حتی جواب ندادن به نامهها و اینکه ظاهرا در نزد آقای سلطان آسوده است و اینکه به آقای سلطان نیز بعد از افتتاح پست کلات نامه فرستاده جواب نداده است؛ اظهار ناراحتی از زندگی اش، اشاره به موضوع پیشنهاد حکومت جوین و بام و صفی آباد برای او به طهران توسط ایالت جلیله و اینکه دو روز پیش موافقت شده و قرار شده وزارت داخله حکم صادر کند که حکم صادر شده و اینکه برای رفتن به محل حکومتش نیاز به پول دارد و...
-
۲تصویر
حمید السلطان به عمید لشکر
نامه از حمید السلطان، احتمالا به عمید لشکر، که محتوای آن به شرح زیر است: امروز جمعه ۱۵ ماه است و این نامه را بعد از خواب قیلوله می نویسد. از دیدن شرحی که مخاطب به واسطه شاهزاده والا تبار نوشته بود و سلامتی او مسرور شده است. درباره محاسبات مالی می نویسد و فرستادن بیرام کدخدا از سوی سرتیپ به شهر برای تفریغ حساب ها و از مخاطب خواسته تا تکلیف کدخدا را مشخص کند؛ درباره گوسفندان مقتدر نظام، ندادن حقوق برج ثور، ادامه دادن دوای اطفال و کاهش قیمت آن، علی محمد از ورقه ۱۷ تومان آورده و به والده مخاطب تحویل داده است. از اینکه مخاطب ستار نام را مدیر دستگاه طباخیه عمیدیه قرار داده و طبخیات او مطبوع طبع...
غربال
- D شروع از اول
نوع
موضوع
- برادر و خواهر(۱۲)
- نامه نگاری(۶)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۵)
- ارث(۵)
- پول(۴)
- وکالت(۴)
- سفر(۳)
- وزارت داخله(۲)
- سیاست و دولت(۲)
- حیوان(۲)
- امور مالی(۲)
- اجرت(۲)
- کاروانسرا(۱)
- کارت پستال(۱)
- وصیتنامه(۱)
- وزارت عدلیه(۱)
- مشق(۱)
- مسجد(۱)
- لباس(۱)
- قشون(۱)
- بیشتر
- برادر و خواهر(۱۲)
- نامه نگاری(۶)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۵)
- ارث(۵)
- پول(۴)
- وکالت(۴)
- سفر(۳)
- وزارت داخله(۲)
- سیاست و دولت(۲)
- حیوان(۲)
- امور مالی(۲)
- اجرت(۲)
- کاروانسرا(۱)
- کارت پستال(۱)
- وصیتنامه(۱)
- وزارت عدلیه(۱)
- مشق(۱)
- مسجد(۱)
- لباس(۱)
- قشون(۱)
- غصب(۱)
- طلاق(۱)
- طب و طبابت(۱)
- شهادت(۱)
- زن و شوهر(۱)
- ده(۱)
- دعوا(۱)
- دانش آموز(۱)
- حضانت کودک(۱)
- تلگراف(۱)
- تحصیلات(۱)
- بچه(۱)
- برات(۱)
- اعیاد(۱)
- اجاره(۱)
- آشپزی(۱)
- آب و هوا(۱)
موضوع
مجموعه ها
اماکن
دوره
- D پس از قاجار